سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بینش مطهر

نام وبلاگ موصابارانی است: موصا یعنی محمد وحیدصافی اصفهانی وبارانی رازی است بین او وخدای او !! واین وبلاگ تلاشی است جهت انتشار آخرین محتوای طرح بینش مطهر.

موضوعات پیشنهادی جهت نگارش یادداشت ومقاله در حوزه آثار استاد مطه

سلام وعرض ادب خدمت همه معرفت پژوهان آثار استاد شهید مطهری(ره)

در ذیل این یادداشت ،عناوینی از موضوعات قابل بررسی ومفید برای تحقیق وتفحص بیشتر جهت انجام کار های تحقیقاتی ونگارش یادداشت ومقاله در حوزه نظام فکری استاد شهید مطهری(ره) مرقوم نموده ام. ان شاالله که مورد استفاده علاقه مندان قرار گیرد.

موضوعات پیشنهادی :

1- امکان جدایی دین از سیاست در نظام فکری استاد شهید مطهری(ره)

2- سیره اخلاقی استاد شهید مطهری(ره) (چرا و چگونه مطهری استاد شهید مطهری(ره) شد)؟

3- استاد مطهری(ره) از منظر بزرگان

4- هدف زندگی از دیدگاه استاد شهید مطهری(ره)

5- اهمیت نظام خانواده از دیدگاه استاد شهید مطهری(ره)

6- حق و حقیقت طلبی و دردمندی در آثار استاد شهید مطهری(ره)

7- مقام زن از دیدگاه استاد شهید مطهری(ره)

8- ضرورت سیره شناسی و معرفت ائمه اطهار(علیهم السلام) در آثار استاد شهید مطهری(ره)

9- شاخصه های انقلابی بودن از دیدگاه استاد شهید مطهری(ره)

10- نقش استاد شهید مطهری(ره) در احیای تفکر اصیل شیعی

11- رابطه آثار استاد شهید مطهری(ره) با تفسیرالمیزان علامه طباطبایی(رضوان الله علیه)

12- نگاه آسیب شناسانه استاد شهید مطهری(ره) به معضلات اجتماعی

13- رهبری نسل جوان، چرایی و چگونگی، با نگاهی به نظام فکری استاد شهید مطهری(ره)

14- مهدویت و انتظار در نظام فکری استاد شهید مطهری(ره)

15- آسیب شناسی ضعف اخلاق اجتماعی از دیدگاه استاد شهید مطهری(ره)

16- سبک زندگی اسلامی، در نظام فکری استاد شهید مطهری(ره)

17- تبیین اجمالی ابعاد نظام فکری استاد شهید مطهری(ره) (ابعاداجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ، فلسفی و....)

18- نقش دین در آزادی

19- تبیین وضعیت آزادی در جوامع اروپایی و در حال توسعه(غیر از ایران)

20- تأثیر عشق و عقل در جریان عاشوراء

21- جایگاه عشق و عقل در اسلام و تأثیر آن در زندگی روزمره

22- زن در آینه اسلام

23- تبیین نقش هریک از اعضاء بویژه مادر، در خانواده

24- نظام خانواده در اسلام از منظر اسلام و ائمه اطهار(علیهم السلام)

25- تأثیر حجاب در پیشرفت و انحطاط جوامع

26- حجاب و عفاف در ادیان دیگر

27- تبیین جایگاه ولایت فقیه در اسلام و قرآن و جایگاه فعلی آن در جامعه

28- تبیین نقش حضرت علی(علیه السلام) در پیشبرد اسلام

29- اثابت اختصاص حدیث: «ما خَلَقتُ الاَفلاک....» به حضرت زهرا(سلام الله علیها)

30- انسان کامل شدن، افسانه یا واقعیت

31- ایرانیت و اسلامیت، تقابل یا تفاهم


[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 7:52 عصر ] [ محمد وحید صافی اصفهانی ]

[ نظر ]

آزمون جامع سطح سه طرح بینش مطهر اصفهان

آزمون جامع سطح سه  طرح بینش مطهر اصفهان

منابع آزمون کتب: نهضت های اسلامی در صد ساله اخیر،اسلام ومقتضیات زمان، ختم نبوت

لطفا در برگه پاسخنامه با ذکرشماره هر سوال ،پاسخ مطلوب خودر را مرقوم نمایید ودر برگه سوالات هیچ گونه پاسخ یاعلامتی ننویسید.

1-      از نظر شهید مطهری رحمت الله علیه چرا نبوت تبلیغی ختم شد؟ (5نمره)

 

2-      یکی از  شخصیت های مصلح اسلامی در صدساله اخیر را نام برده ورویکرداصلی او ، وجه ممیز وامتیازات او از سایر اندیشمندان زمان و خلاصه ای از تفکراتی که داشت را شرح دهید. (5نمره)

 

3-      در نقد سخن زیر دو دلیل اقامه نمایید. (3نمره)

   (( در اسلام باید ونبایدهای زیادی وارد شده است که حکم به حرمت یا حلیت هر کدام از این باید ونبایدها تا وقتی اعتبار دارد که آن مشکل یا عارضه ای که مثلا باعث حرمت آن فعل یا گفتار بوده است برطرف شود. به طورمثال در قرن حاضر که علم پزشکی علت مضر بودن گوشت خوک را کشف کرده وداروی پادزهر میکروب موجود در گوشت خوک را نیز کشف نموده است، پس به دلیل برطرف شده علت حرمت گوشت خوک که همان میکروب موجود در گوشت این حیوان بوده است دیگر دلیلی بر حرمت این گوشت نیست وقاعدتا فقهای اسلامی باید دستور حلال بودن این گوشت را صادر کنند.... ))

 

4-     قاعده ملازمه چیست؟توضیح دهید آیا این قاعده مورد قبول هست یا نه؟ (2نمره)

 

5-     برخی از نظرات یکی از روشنفکرنماهای اخیر به نام عبدالکریم سروش را که در ادامه می آیدنقدکنید.(مهم ،نقدنظرات وی در حیطه مبحث خاتمیت و ولایت است)  (5نمره)

(( اکنون در ایران حکومتی برپا است که مبتنی بر تعلیمات شیعی حکومت می کند و فقیهان و شخص ولی فقیه و حاکم بالفعل تکیه بر نیابت امام زمان زده است و از جانب او حکومت را اداره می کند و از جانب او دستی از آستین قدرت بدر می آورد. قداستی برای حکومت وقدرت قائل است که برای سایر حکومتهای غیر دینی قائل نیستند. سخن در سطح تئوریک رابطه میان تشیع و دموکراسی است. تشیع شاخه ای در مقابل اسلام نیست بلکه تشیع و تسنن دو تفسیر از اسلام هستند. بدون آنکه بخواهیم یکی را بر دیگری ترجیح بدهیم تعدادی از صحابی پیامبر برداشتی از ایشان داشتند که اقلیتی به نام تشیع را پایه گذاشتند و بخش دیگری از صحابی برداشت دیگری داشتند که اهل سنت نام گرفت . هشتاد و پنج تا نود درصد مسلمانان سنی مذهب هستند وشیعیان اقلیت هستند.

دو دوران را پشت سرگذاشتیم، یک دوران آنکه سخن از اسلام انقلابی می گفتند و متفکران ما وشاید روشنفکران ما و در صدر آنها مرحوم شریعتی بدنبال آشتی دادن اسلام و انقلاب بودند که الحق توفیق عملی پیدا کردند. ما اکنون این دوران را پشت سر گذاشتیم و دوره مبازات چپ و ضد کاپیتایستی انقلابها ظاهرا بسر آمده است و ارزش آکادمیک و مطالعاتی پیدا کرده و نقش پیشین خودش را در عرصه اجتماع ندارد.

یک دوره دیگری را نیز پشت سر گذاشتیم که در آن عده ای در کشورهای عموما اسلامی عربی و کمتر در کشور ما بدنبال استخراج دموکراسی از اسلام بودند یعنی می خواستند بگویند همان چیزی که در مکاتب لیبرال دموکراسی هست می توان از تعالیم اسلامی بیرون آورد و استخراج کرد. تعالیم ابولعلی موجودی و همچنین مرحوم بازرگان در میان ما بدنبال چنین مفهومی بودند بطور مثال آنگاه که قرآن از شورا سخن گفته ایشان از آن مجلس شورا و پارلمان برداشت می کردند و آنگاه که سخن از بیعت به میان می آمد حمل بر مفهوم انتخابات می کردند. می خواستند بگویند ما با داشتن مکتب اسلام به مکاتب دیگر نیازی نداریم . این همان نگاه ماکسیمالیتسی به دین است که در صدر اسلام می گفتند حسبنا کتاب الله. امروز این دوران را نیز پشت سر گذاشته ایم و من به جرئت می توانم بگویم اقلیتی از روشنفکران مسلمان و متفکران جهان اسلام ایران و عرب و ترکیه و غیره اکنون در این فکر هستند که مبانی بنیادین دموکراسی را از اسلام استخراج بکنند. کم و بیش ما به اجماعی رسیده ایم که اجماع میمونی است که به ما می گوید آن کار ناشدنی است و محکوم به شکست است اقلا در ایران چنین است و راه باطلی را که می رفتیم فرونهادیم. کوششها به جانب دیگری معطوف شده است. نسبت میان اسلام و مردم سالاری در سطوح بالاتری دنبال می شود ، کار پیچیده تر شده است و بهتر می توانیم راه را ببنیم. اکنون باید به جاده اصلی برگردیم، جاده اصلی چیست ؟ جاده اصلی تشخیص منفی است یعنی پاره از اندیشه ها را نباید دنبال کرد و اینکه برخی راهها بدنبال سراب است.

.... تمدن اسلامی را باید تمدن فقه و حقوق بدانیم نه تمدن فلسفی . این فقیه پروری یک ذهنیت قانونگرا و قانون اندیش به تمام مسلمانان داده است که در واقع یک ذهن تکلیف اندیش به مسلمان داده شده است . مسلمانان در تمام زمینه ها باید به مقررات شریعت توجه نمایند، هنگام کار، استراحت ،استحمام ،خوردن و آشامیدن و سایر امور.

.... فقه یک دانش تکلیف اندیش است اما سخنی از حقوق در آن به میان نیامده است. سن بلوغ ، سن تکلیف هم گفته می شود اما هیچ سخن از سن حقوق به میان نمی آید. نمی گویم مفهوم حق از فقه غائب است اما کفه تکلیف بر حقوق در فقه میچربد.در حالیکه جهان جدید آدمی را موجودی محق تعریف می کند. در واقع مقررات فقهی ما مقررات به معنی تکلیف بوده و هست و نه مقررات به معنی حقوق پس باید اینجا یک موازنه ای بین حق و تکلیف ایجاد شود. ما باید این توازن را برقرار کنیم.

.... تشیع مشترکات زیادی با اهل تسنن دارم اما در اینجا باید به اختصاصات آن توجه نمود. دو مفهوم کلیدی خصوصیتی به تیشع می دهد که با آن درجه از غلضت در جهان تسنن وجود ندارد. اول خصلت ولایت است یعنی آن خصوصیتی که در پیامبر بود ادامه پیدا می کند و با مرگ پیامبر پایان نمی پذیرد آنهم در افراد معین نه در همه افراد . در میان شیعیان این اولیاء الهی نام برده شده اند همانها که امامان شیعه نامیده می شوند و نیز شخصیتی به این افراد داده شده تقریبا برابر با شخصیت پیامبر که می توانیم بگوئیم مفهوم خاتمیت پیامبر را دچار تزلزل کرده است. این نکته بسیار مهمی است که ما چه شیعه باشیم یا نباشیم باید تکلیفمان را با آن مشخص بکنیم. قرآن به وضوح می گوید که پیامبر اسلام خاتم النبیین است اما شیعیان مقام و منزلتی که به ائمه خودشان بخشیده اند تقریبا مقام و منزلتی است که پیامبر دارد و این نکته ای است که نمی توان به سهولت از آن گذشت، یعنی مفهوم خاتمیت در تشیع مفهوم رقیق شده و سستی است. زیرا امامان شیعه حق تشریع دارند حال آنکه این حق انحصارا حق پیامبر است.

ابوحنیفیه اعتقاد داشت که کل احادیث صحیح از پیامبر به بیست حدیث نمی رسد و یک دانش فقه به این عظمت بر اساس هفده حدیث از پیامبر و آیات قرآن که آنهم در زمینه های فقهی بسیار محدود هستند بنا نهادند در واقع منبع دیگری وجود نداشت قرآن به علاوه روایات موثق از پیامبر. به همین دلیل فقه اهمیت زیادی پیدا کرد.

اما وضع در شیعیان متفاوت بود و منابع نزد ایشان بسیار نامحدود و بی پایان بود یعنی وقتی از امام حسین، امام جعفر صادق و امام باقر روایتی را می شنیدند یعنی خود پیامبر گفته بود. از نظر شیعیان اما م صادق و سایر ائمه فقها نیستند و رأی فقهی نمی دهند کلماتی می گویند که عین حکم الهی است و همان رفتار با آن می کنند که با کلمات پیامبر و قرآن می کنند، هیچ فرقی از این جهت وجود ندارد. البته شیعیان نمی گفتند که امامان شیعه مورد و محل وحی قرار می گیرند ولی تعبیری دیگر بکار می برند و می گویند اینها محدث و مفهم هستند یعنی یک جوری حقایق را به ایشان می فهمانند آن شکلش را نمی گفتند اما اسم وحی هم نمی آوردند برای اینکه متمایز بشوند از پیامبر اما شأن و مرتبتی که برای امامان شیعه قائل بودند دقیقا همان شأن پیامبر بود یعنی مقام عصمت قائل هستند درست مثل پیامبر و سخن ایشان همردیف کلام پیامبر و قرآن می باشد. بدلیل آنکه ایشانرا حاملان ولایت الهی می دانند. اهل سنت هر حرمتی هم برای ابوحنیف قائل باشند وی را معصوم نمی دانند و ویرا حامل ولایت الهی نمی دانند و هرگز اورا مصون از انتقاد و اعتراض نمی دانند. غزالی منتقد ابوحنیفه بود و سخن ماندگاری گفت که ما باید همیشه آنرا به یاد داشته باشیم. غزالی گفت: تا آنجائی که سخن قرآن و پیامبر است هرچه گفتند روی چشم بنده اما از پیامبر که پائین آمدید "هم رجال و نحن رجال" آنها برای خودشان کسی بودند و ما هم برای خودمان کسی هستیم آنها برای خودشان حرفی دارند و رأیی دارند و ما هم حرف و رأیی داریم آنها را به رخ ما نکشید که مثلا ابو حنیفه چنین گفته شما دهانت را ببند، چرا؟ او صاحب اجتهاد بود و ما هم به قدر خودمان فکر می کنیم و صاحب اجتهادیم وعقلا و منطقا از نظراتمان دفاع می کنیم.

این یک تفاوت اساسی بین شیعان و اهل سنت است در مسئله ولایت و تعارض آن با مفهوم خاتمیت . این درکی که شیعیان خصوصا الان در این شیعه غلو آمیزی که در ایران هست این درکی که از ولایت دارند واقعا نفی کننده خاتمیت است. در ایران ما یک شیعه غالی یعنی اهل غلو داریم همان که مرحوم شریعتی می گفت شیعه صفوی و یک تفکر اخباری که اسم اجتهاد برده می شود اما چیزی جز تقلید در حوزهای علمیه به چشم نمی خورد.

تفاوت دیگر مفهوم مهدویت است که دنباله همان امامت و ولایت است. شیعیان اعتقاد دارند یکی از امامانشان همچنان زنده است و به نحوی در کارها حضور دارد. عوام اعتقاد دارند مجتهدین زیر عنایت آن امام غائب هستند و توسط او هدایت می شوند و از خطا نگه داری می شوند حتی اگر کسی به مسند مرجعیت رسید حتما نظر امام غائب با مرجعیت وی بوده است. الان در نزدیکی شهر قم روسنایی است به نام جمکران که بر اساس یک خوابی که کسی دیده و امام زمان گفته که من در آنجا گاهی حضور دارم مسجدی بنا شده است. این مسجد سالها است که محل زیارت شیعیان است پس از انقلاب توجه بی سابقه ای به آن مسجد شد تا حدی که خود قم تحت الشعاع این مسجد قرار گرفته است. چاهی در این مسجد هست که مردم نامه ها و عریضه های خودشان را برای آنکه بدست امام زمان برسد در آن چاه می اندازند، اخیرا شنیدم این چاه پر شده است ، این کار عوام شیعه است. البته وقتی می گویم عوام شیعه ، علمای شیعه را هم جزو همین عوام می شمارم. زیرا اینها هم پیروی عوام می کنند و هم عوام این کارها را از ایشان یاد می گیرند. شما فکر نکنید هرکسی معمم است و روحانی است جزء خواص هست نه اینطور نیست. اینها جزو عوام هستند منتها عوامی که گاهی امر بر خودش مشتبه می شود و گمان می کند عوام نیست و در جهل مرکب است. مرحوم مطهری می گفت روحانیت ما عوامزده است ، بنده معتقدم اینطور نیست ، روحانیت ما عوامزده نیست عوام است. عوامزده یک لغت محترمی است یعنی کسی که خودش عوام نیست ولی گرفتار عوام است در حالیکه عوام گرفتار اینها هستند.

در هرحال نزد شیعه دوران طلائی تمدن اسلامی وقتی خواهد بود که آن امام غائب ظهور بکند و یک حکومت جهانی ایجاد بکند. البته همانطور که به یاد دارید یکی از شعارهای جمهوری اسلامی از ابتدا این بود که این نظام برپا شده است تا مقدمات ظهور آن امام غائب را برپا بکند و این پرچم را به صاحب اصلی او بسپارد. فقهای شیعه هر حکومتی فارغ از آنکه عادلانه باشد یا نباشد را غاصب می دانند.

.... اقبال لاهوری کتابی دارد به نام" احیای فکر دینی در اسلام" فصل پنجم این کتاب در مورد نبوت است که پیامبر چه می کند و خلاصه حرفش این است که ختم نبوت به دلیل ظهور عقل استقرائی بشر است. تا قبل از ظهور عقل استقرائی پیامبران ظهورشان لازم بود. اما همینکه مردم عاقل و بالغ شدند از حضور پیامبران بی نیاز شدند. ختم نبوت یعنی اینکه دیگر کسی حامل وحی از سوی خدا نیست و دیگر کسی اتوریته کلام پیامبر را ندارد. اقبال در شعر معروفش می گوید:

...چراغ خویش برافروختم که دست کلیم

در این زمانه نهان اندر آستین کردند

اقبال می گوید که در زمانه ما چراغ کلیم در آستین مانده است و دیگر بیرون نمی آید و ما از چراغ کلیم الله نور نمی گیریم بلکه چراغ خودمان را باید روشن کنیم. اقبال در آن کتاب خودش می گوید : ختم نبوت یعنی آنکه ما رها هستیم از الهام آسمان، یعنی دیگر کسی نیست که بیاید و بگوید من از جانب خداوند با شما سخن می گویم فلذا روی حرف من حرف نزنید عقل نقاد و عقل استقرائی وقتی آمد در وحی بسته شد. در ادامه این بحث اقبال به مهدویت اشاره می کند که البته این بخش از کتاب اقبال به فارسی ترجمه نشده است. در همین بخش پایانی فصل پنجم اقبال به مهدویت اشاره می کند. اقبال در این بخش از کتاب خودش از ابن خلدون تقدیر می کند که وی تمامی روایات مربوط به امام غائب را نقل و سپس رد کرده است و می گوید چنین چیزی نداریم. اقبال ، ابن خلدون را تحسین می کند و می افزاید : اگر قرار باشد یک مهدی بیاید که همان اتوریته پیامبر را داشته باشد ما از فوائد خاتمیت بی بهره می مانیم. زیرا فلسفه خاتمیت این است که با خاتمیت آدمیان به رهائی می رسند اما اگر شما بگوئید که یک پیامبر صفت دیگری در آخرالزمان خواهد آمد که همان اتوریته پیامبر را خواهد داشت آنگاه آن رهائی تحقق نخواهد یافت. فلذا این سئوال و پرابلم از شیعیان باقی است که مهدویت را چگونه با اندیشه رهائی و دموکراسی می توان جمع کرد؟

نزد شیعیان هر حکومتی حتی همین جمهوری اسلامی که خودش را حق می داند آب و جارو کننده آن حکومت جهانی است، مقدمه ای است برای آن ظهور نهائی و جنبه موقت دارد و بیش از آنکه رعایت مصلحت عامه را بکند زمینه ساز آن وعده نهائی است. خیلی شبیه آن چیزی که در اسرائیل می گذرد و از این جهت مشابهتهای زیادی دارد . اسرائیلی ها در واقع بنایشان را بر همین گذاشته اند که در آخرالزمان مسیح می آید و در آن موقع بیت المقدس باید آماده شده باشد برای آن دوران . و یهودی ها دارند زمینه سازی می کنند بازگشت مجدد مسیح را. حکومتها دو نوع بیشتر نمی توانند باشد ، یا حکومتی هستند که مال مردم هستند و مصالح کنونی مردم را تأمین می کنند یا حکومتهایی که نهایتا برای تحقق یک موعودی در آخرالزمان عمل می کنند و رسالت اصلی شان را آن می دانند.

چنین است که بین اندیشه دموکراتیک با اندیشه مهدویت و رقیق کردن خاتمیت یک تعارضی آشکار می شود. من سرنوشت آقای بازرگان را مصداق این تعارض باطنی می دانم. بازرگان که اولین نخست وزیر ج ا ا بود کاملا کسی بود که در غالبهای سکولار به حکومت و قدرت می اندیشید، یعنی قدرت غیر مقدس و حکومتی که آمده تا کار مردم را راه بیاندازد راه بسازد ، پل بسازد ، سد بسازد ، کارخانه بسازد و... ایشان در کانتکسی نخست وزیر شد که آنها کارشان و خودشان را مقدس می دانستند و خودشان را زمینه ساز یک موعود نهائی آخرالزمان می دانستند و شعارش این بود که " تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار" . یک دیدی که به مصلحت عامه می اندیشید و یک دیدی که به زمینه سازی برای یک موعود تاریخی می اندیشد خیلی با هم تفاوت داشتند و جمع آندو ناممکن است.

 

.... تکیه بر عنصر قانون سالاری در تمدن اسلامی راه ما را به دموکراسی بسیار نزدیک خواهد کرد و آنچه که کم داریم مفهوم حق است که آنرا هم از طریق جهاد فرهنگی باید وارد این بدنه عظیم تمدنی بکنیم. ))

 

والحمدلله رب العالمین

محمدوحیدصافی اصفهانی

90/3/3


[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 7:37 عصر ] [ محمد وحید صافی اصفهانی ]

[ نظر ]

آزمون جامع سطح دو طرح بینش مطهر اصفهان

آزمون جامع سطح دو طرح بینش مطهر اصفهان

منابع آزمون کتب: بیست گفتار،ولاءها وولایت ها،نبردحق وباطل

لطفا در برگه پاسخنامه با ذکرشماره هر سوال ،پاسخ مطلوب خودر را مرقوم نمایید ودر برگه سوالات هیچ گونه پاسخ یاعلامتی ننویسید.

1-     شبهه زیر را نقد کنید (4نمره)

در کافی از حمزه بن الطیار نقل می کند که امام صادق(ع)فرمودند:(مردم شش دسته اند ومآلاً سه دسته اند:فرقه ایمان،فرقه کفر،فرقه گمراهی.این فرقه ها از وعد و وعید خدا درباره بهشت وجهنم پیدا می شوند.(یعنی مردم برحسب وضعشان در برابر این وعد و وعیدها به چند فرقه منقسم می شوند.)آن شش فرقه عبارتند از:مومنان، کافران، مرجون لامرالله، معترفان به گناه که عمل صالح وناصالح را مخلوط کرده اند، واهل اعراف.)اگر ما فرقه ایمان ومومنان را اهل اسلام بدانیم واز اهل اسلام هم به عقیده اهل تشیع،فقط آنانند که صراط حق را می پیمایند ،پس فی الجمله مابقی آدمیان کیانند؟!جهان کنونی را در نظر بگیرید،از جمعیت چند میلیاردی جهان چه تعداد مسلمانند؟واز جمعیت مثلا یک میلیاردی مسلمان چه مقدار شیعه اند؟ وتازه از بین شیعیان چه تعدادشان واقعا آدم های مخلص ومومنِ به معنای واقعی کلمه هستند،واقعا اگر بخواهیم حساب کنیم ،از کلّ جمعیت دنیا ،شاید یک در‌صد ،مطابق این حدیث امام صادق(ع) اهل حق ومومن ودر یک کلمه اهل بهشت داریم،مابقی همه سرباز باطل وجهنمی اند... با این اوصاف چگونه می توان گفت که اصالت با حق وحقیقت است؟

 

2-   ابتدا بنویسید ولاء اثباتی عام و ولاء اثباتی خاص هرکدام به چه معناست وسپس انواع ولاء اثباتی خاص را فقط نام ببرید. (4 نمره)

 

3- فرق تکامل با پیشرفت وتوسعه در چیست؟ آیا ما به دنبال تکامل جامعه اسلامی باید باشیم یا توسعه آن و براساس پاسخی که به این پرسش می دهید آیا سخن زیر صحیح است؟ (4نمره)

اساسا ما تا وقتی در عرضه خدمات عمومی خود پیشرفت نکنیم و دارای نظام همه گیر خدماتی نباشیم نباید انتظار توسعه وپیشرفت داشته باشیم.اگر می بینیم جامعه غرب امروز در آسایش وراحتی زندگی می کند وهمواره امنیت وشکوفایی در لحظه لحظه زندگی انسان غربی خود نمایی می کند به خاطر همین توسعه یافتگی خدمات عمومی وخصوصی در این کشورهای غربی است.

 

4-  سخن زیر را نقدکنید: (4نمره)

اساساً باید مبنای اداره‌ی جوامع را جُود قرار داد،واین بدین معناست که باید در جوامع انسانی افراد بتوانند از حقوق ومزایای یکسانی برخوردار باشند،واین یعنی اینکه نمی توان به یک پزشک عمومی با استدلال براین که وی از تخصص بیشتری برخورداراست نسبت به یک کارگر، حقوق ودستمزد بیشتری بپردازیم ....... در واقع همین اختلافهاست که منشا ایجاد اختلافهای طبقاتی شده وبه تبع آن مشکلات دیگر برای جامعه ایجاد نموده است ....... در درجه بعدی باید این اصل را قبول کرد که اساساًدر عالم خلقت عده ایی به دنیا آمده اند که روزی ساز باشند و عدّه ایی هم به دنیا آمده اند که روزی خور باشند ولذا نمی توان گفت هرکه بامش بیش برفش بیشتر،بلکه باید گفت هرکه وسعش بیش بذلش بیشتر.....یعنی هرکه بیشتر از دیگری درآمد داشت باید باقی درآمد مازاد خود را به فرد با درآمد کمتر بدهد تا هردو درآمد یکسانی داشته باشند ........ موید این ادعا سخنی است که می‌گوید: خداوند دراموال اغنیا حقی برای نیازمندان قرار داده است.....

 

 

5-  دلایل اصلی انحراف مسلمین را از عدل اسلامی تبیین فرمایید.(4 نمره)

 

ومن الله التوفیق

والحمدلله رب العالمین

طراح:صافی 90/5/4


[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 7:32 عصر ] [ محمد وحید صافی اصفهانی ]

[ نظر ]

آزمون جامع سطح یک طرح بینش مطهر اصفهان

آزمون جامع سطح یک طرح بینش مطهراصفهان

 منابع آزمون کتب:آزادی معنوی،سیره نبوی(ع)،جاذبه ودافعه علی(ع)

لطفا در برگه پاسخنامه با ذکرشماره هر سوال ،پاسخ مطلوب خودر را مرقوم نمایید ودر برگه سوالات هیچ گونه پاسخ یاعلامتی ننویسید.

1-      اگر هدف وسیله را توجیه نمی کند پس چرا به عنوان نمونه در مواردی واجب است انسان دروغ بگوید؟ آیا مگردروغ در بعضی موارد لازم وحسن نیست به گونه ای که راست گفتن قبیح است و آیا این موارد بستگی به شرایط و هدف ها ندارد؟ مساله مصادره کالای کفار توسط پیامبر را هم توضیح دهید.(3نمره)

 

2-       چرا شهید مطهری(ره) قائلند بعضی مطالبی که در فرهنگ و لسان جامعه عرف شده است مانند این مصراع که " کار پاکان را قیاس از کار خود مگیر"خطرش ازبرای یک ملت از صدبار طاعون و وبا بیشتر است ؟ برای چه مشکل مهمی، شهید مطهری اینگونه در این مساله احساس خطر نموده اند؟ مساله را کاملا تبیین نموده ، رویکرد صحیح را نسبت به سیره خوانی مشخص نمایید.(3 نمره)

 

3-      آیا می توان بدون آزادی معنوی آزادی اجتماعی داشت؟ به چه دلیل؟ آیا مگر در کشورهای غربی که آزادی های اجتماعی فراوانی وجود دارد آزادی معنوی نیز وجود دارد؟ وضعیت آزادی های موجود در کشورهای غربی وکشور ایران اسلامی را تبیین و آسیب شناسی فرمایید.(3نمره)

 

4-      کشیشی امریکایی تصمیم بر آتش زدن قرآن می گیرد. به نظرشما چرا مسلمانان دست به مخالفت واعتراضات گسترده زده ومانع این اقدام او می شوند؟ ایا کشیش نباید این ازادی را داشته باشد که اعتقاداتش در مورد آیینی چون اسلام را تحت چنین اقدامی بیان دارد،ایا این اقدام مسلمانان مخالف ازادی بیان و درنهایت مخالفت با ازادی اجتماعی کشیش نیست؟(2 نمره)

 

5-      استخفاف عبادات یعنی چه ،واستخفاف نماز،روزه،حج،اذان،هرکدام چگونه  صورت می‌گیرد؟(3نمره)

 

6-      مردم نسبت به جذب و دفع چهار گروه می شوند،آنان کدامند؟ چرا آنان که فقط اهل جذب هستند، نفاق دارند؟(تبلیغات و ویژگی نامزد ریاست جمهوری درموضع جذب و دفع که دارای روحیه نفاق می باشد، چگونه تبلیغاتی است؟)(3 نمره)

 

7-     الف)ماده 514 قانون مجازات اسلامی:

هرکس به حضرت امام خمینی،بنیانگذار جمهوری اسلامی (رضوان الله علیه) ومقام معظم رهبری به نحوی از انحاءاهانت نماید،به حبس از شش ماه تا دوسال محکوم خواهدشد.

ب)ماده 27  قانون مطبوعات 64 وطرح اصلاحی 79:

هرگاه در نشریه ای به رهبر جمهوری اسلامی ایران ویا مراجع مسلم تقلید اهانت شود،پروانه کسب آن نشریه لغو ومدیر مسئول ونویسنده مطلب به محاکم صالحه معرفی ومجازات خواهد شد.

مگرنه این است که حضرت امیرالمومنین (علیه السلام) در مقابله با خوارج تا وقتی که دست به مقاتله نزده اند،سکوت کرده ونهایتا در مقام احتجاج برامدند، پس چرا در کشوری که خود را داعیه دار اسلام ناب معرفی  میکند، صرف توهین ، موجب مجازات می شود؟ (3 نمره)         


[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 7:30 عصر ] [ محمد وحید صافی اصفهانی ]

[ نظر ]

گزارشی اجمالی از دوره سوم بینش مطهراصفهان (سال 92- 91)

گزارشی اجمالی از  دوره سوم بینش مطهراصفهان (سال 92- 91):

 

دوره سوم طرح بینش مطهر عملاًبا شروع فعالیت تبلیغاتی ونام نویسی از تیرماه سال1391 شروع وبا برگزاری یک دوره توجیهی دو روزه در روزهای 16 و 17 شهریور برنامه ی رسمی آن آغاز گردید.تبلیغات این دوره طبق دوره های قبلی شامل اموری چون: پخش تراکت در مراکز فرهنگی ،مساجد ،دانشگاهها و... ، نصب بنرها وسیلک های تبلیغاتی در سطح شهر،پخش تیزر وزیرنویس تلویزیونی و ... می شد. تعداد معرفت پژوهان ثبت نام شده در این دوره  957 نفر بوده که از این تعداد  344 نفر در سطح یک، 313نفر در سطح دو ، 184نفردر سطح سه و 20 نفر در سطح چهار مشغول به تحصیل گردیدند .

از تعداد کل مذکور طبیعتا مطابق همه ی دوره های بلند مدت مطالعاتی کمتر از 20 درصد ریزش داشتند واین آمار ریزش اندک که معمولا تا حد 50 درصدِ آن را در چنین دوره هایی طبیعی می دانند ،نشانی است از کیفیت محتوایی واجرایی این دوره که مرهون فعالیت مخلصانه دانشجویان وطلاب بسیجی کادر اجرایی آن است. مطابق دوره های گذشته مخاطبین در کلاسهای 25 الی 50 نفره تقسیم شدند که تعداد این کلاسها در این دوره به عدد 31 رسید واز ویژگی های بارز این دوره در مقایسه با دوره های قبل، استقبال کم نظیر مراکز فرهنگی شهرستان های اصفهان از این دوره بود که از تعداد مذکور ،تنها 10 کلاس آن در شهرستان ها برگزار ومابقی در شهراصفهان برقرار بود.

در این دوره سعی شد با ارتقا سطح کیفی اساتید وبهره مندی از رهنمودهای اساتیدی چون حجت الاسلام معمارمنتظرین،آیت الله مهدوی،حجت الاسلام نیلی پور وبزرگوارانی دیگر، گامی بلندتر در راستای اجرای هرچه بهتر این دوره برداشته شود.

در دوره سوم  تعداد 10 همایش تخصصی ماهانه با موضوع بررسی ابعاد مختلف نظام فکری استاد شهید مطهری با حضور اساتید برجسته ای که ریز اطلاعات آن در گزارش همایش ها خواهد آمد،برگزارشد واز محتوای همایش های مذکور در آینده ای نزدیک کتابی با عنوان "ده گفتار در نظام فکری استاد" چاپ خواهد شد? همچنین برپایی غرفه های ترویجی وتبلیغی در ایام ومناسبت های مختلف (نماز جمعه،روز قدس، ایام الله 22 بهمن و...) از دیگر فعالیت های جانبی این دوره بود.

در این دوره علاوه بر برگزاری کلاسهای هفتگی وهمایش ها وآزمون های ماهانه ،جلسات مستمر سرگروههای محتوایی ،کادر اجرایی واساتید برگزار گردید و در زمینه ی دانش افزایی وارتقای سطح مهارت  واطلاعات  سرگروههای محتوایی جلسات آموزشی واردوهای بین شهری نظیر اردوی اندیشه مطهر قم و اردوی اندیشه ناب مشهد و... برگزار گردید.

به علاوه در این دوره با حضور مسئولین بینش مطهر اصفهان در جشنواره ها وهمایش های تخصصی کشوری مختلف وارائه گزارش از فعالیت های این موسسه ،بینش مطهر اصفهان توانست حائر رتبه هایی شایسته در حوزه فعالیت های فرهنگی در سطح کشور شود که برخی از این موارد عبارتند از:

 

v      کسب رتبه اول به عنوان فعال برتر در همایش کشوری فعالین حوزه اندیشه ورزی آثار استاد مطهری

(20 و21 اردیبهشت91 – شیراز- دبیرخانه کشوری اندیشه ناب وزارت ورزش وجوانان)

v     انتخاب به عنوان مجموعه برترکشوری فعال درحوزه ترویج آثاراستادشهیدمطهری درهمایش سالیانه راهیان مطهر

(دی ماه 91 – تهران- بنیاد علمی فرهنگی علامه مرتضی مطهری(ره))

v     انتخاب مجمع بینش مطهراصفهان بهعنوان یکی ازبرترین سمنهای فعال جوانان کشور

(اسفند91 – تهران-وزارت ورزش وجوانان)


[ چهارشنبه 92/9/6 ] [ 5:5 عصر ] [ محمد وحید صافی اصفهانی ]

[ نظر ]

<      1   2   3      >
مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه