سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بینش مطهر

نام وبلاگ موصابارانی است: موصا یعنی محمد وحیدصافی اصفهانی وبارانی رازی است بین او وخدای او !! واین وبلاگ تلاشی است جهت انتشار آخرین محتوای طرح بینش مطهر.

تنجیم !

تنجیـم


 یادداشت زیر توسط معرفت پژوهان ارجمند خانم ها(ماجد،شالباف،تاج الدین، رضوی وترابی) تهیه گردیده است وبه عنوان درسنامه ای برای مبحث مطرح شده توسط استاد شهید مطهری در کتاب 15 گفتار پیرامون سعائت ونحوست ایام مورد استفاده است.

امید است توسط معرفت پژوهان طرح بینش مطهر قابل استفاده باشد. 

 

 

چکیده

علم نجوم و ستاره شناسی دو علم بوده، اول علمی که در حرکات و موضع ستارگان و احکام آن از نظر خسوف و کسوف مطرح بود، دوم آن که ارتباط وضع کواکب را با حوادث زمین از قبیل جنگ، صلح، سعد، تحسن، مرگ، تولد، باران، آفتاب و مانند آن شرح می داد.

علم نجوم، حق و درست است و تمامیت این علم (معرفت به حوادث و وقایع) به حق و حقیقت آن، نزد خدای تعالی است. و این علم از علوم پیامبران و امامان است. اصحاب تنجیم و مدعیان آن بهره اندکی از این دانش داشته اند.

 

کلید واژگان

نجوم احکامی، تنجیم، اخترگویی، طالع بینی

 

مقدمه

پرداختن به دانش نجوم آن هم از زاویه قرآن و روایات و نیز از نگاه فقه و دیگر نگاه های اسلامی مبحثی است که در تمدن اسلامی پیشینه قابل توجهی دارد. دانش نجوم در میان بیشتر اقوام سابقه دارد، و عامل آن نیز توجه بشر در همه مقاطع گذشته، به صورت طبیعی و عادی به عظمت آسمانهاست.

زندگی با خورشید در روز و یا ماه در شب در کنار دیگر ستارگان عنایت داشتند و هر کدام به اندازه ی وسعت ذهنشان به جمع بندی هایی رسیده بودنده و می کوشیدند تا دانسته های خویش را نسبت به این مقوله فزونی دهند.

زمانی که تمدن اسلامی در میان اقوام مختلف، زمینه تعامل و تبادل علمی و اطلاعاتی را پیش آورد، دانش نجوم هم که مورد علاقه همه ی امم بود، و همه از آن بهره ای داشتند، در بستر تازه ای راه خود را یافت و به حیاتش ادامه داد.

بحث های تنجیم در حوزه پیشگویی ها و بیان اوضاع کواکب به تناسب رخدادهای جاری زندگی بود. بخشی از مباحث نجومی به تعیین قبله و مباحث حاشیه ای آن مربوط می شد که به کار فقه می آمد.

موضوع مطلب ما در اینجا این است که به اختصار علم نتجیم را تعریف کرده و حکم آن را از دیدگاه وحی، روایات و علما بیان کنیم.

 

طبقه بندی علوم نجوم و احکام نجوم

علم نجوم  و احکام نجوم (تنجیم) در کلیه تمدن های باستانی، نظیر تمدن های کلدانی، مصری، بابلی، چینی با هم تداخل داشته اند و از هم جدا نبوده اند.

در جهان اسلامی تا قرن چهارم هجری قمری علم شناخت ستارگان را علم نجوم می خواندند. این علم شامل اخترشناسی ریاضی که خود اخترشناسی ریاضی شامل ترکیب افلاک، ساختن تقاویم، استخراج تواریخ و احتمالاً ساخت ابزار نجومی بوده است و چون استخراج تقویم یکی از مهم ترین اهداف آن بود به پیدایش زیج ها منتهی شد.

و دیگر اخترگویی یا نجوم احکامی است که می گفتند ستاره ها در سرنوشت زمین اثر دارند و ما می خواهیم این اثر را کشف کنیم.

مجموعه این دو علم را علم نجوم می خواندند.

 

 

تعریف تنجیم

تنجیم همان اخترگویی یا نجوم احکامی است و در یک تعریف کلی از احکام نجومی می توان گفت:

« هر آنچه که در عالم زیر فلک و فتحر رخ می دهد ارتباط مستقیمی با اجرام آسمانی و حرکت آنها دارد.» و بحث تنجیم در حوزه پیشگویی ها و بیان اوضاع کواکب به تناسب رخداهای جاری زندگی بود. و خبر دادن از حوادث آینده همچون ارزانی یا گرانی کالا، جنگ یا صلح، بیماری مانند و با نحوست یا سعادت ایام با استناد به حرکات فلکی و اموری که بر سیارات عارض می گردد.

 

ارائه پایه علمی برای احکام نجومی

احکام نجومی که جز قدیمی ترین علوم بشریت بوده توانسته تا به امروز زنده بماند اگر چه در حال حاضر وضعیت خوبی ندارد و مورد تأیید جوامع علمی (دانشگاهی) نمی باشد. و به عنوان علم کاذب شناخته شده است. از سوی دیگر باید توجه داشت که دانشمندان بزرگ در قدیم، از جمله ابوریحان بیرونی و خواجه نصیرالدین طوسی و غیره با این علم سروکار داشته اند.

از آنجا که احکام نجومی هیچ پایه علمی مورد قبول علمی ندارد و نیز مدارک کافی جهت اثبات صحت آن وجود ندارد لذا این علم بیشتر با چشم خرافات به آن نگریسته می شود.البته باید توجه داشت که نظر جوامع علمی مبتنی بر هیچ تحقیقات گسترده ای هیچ مدارک قانع کننده ای نمی باشد. از سوی دیگر، باید تا حدودی به جوامع علمی هم حق داد زیرا طرفداران علم احکام نجومی نتوانستند یک پایه علمی قانع کننده یا مدارک کافی جهت اثبات صحت این علم ارائه دهند.

نظریه « اصل موازات » یک پایه علمی برای این علم فراهم می کند. ولی به معنی تأیید همه قوانین طالع بینی که امروز رایج هستند نیست. از دیدگاه این نظریه، احکام نجومی در زیر مجموعه این اصل قرار می گیرد و لذا از لحاظ تئوری یک علم قابل اجرا بوده و مستحق یک تحقیقات هم جانبه از طرف جامعه علمی می باشد. و مدارک آماری زیادی جمع آوری شده است که به طرفداری از احکام نجوم حکم می کند. یکی از این مدارک که مربوط به پیش بینی زمین لرزه ها است به صورت یک مقاله علمی در سال 1381 در تهران در بیست و یکمین گردهمایی علوم زمین مورد قبول واقع گردید.

اکنون سعی بر این است که نظریه اصل موازات برای زندگی انسان ها بکار گرفته شود. یعنی براساس جهت پی بردن به نظم روند زندگی یک انسان استفاده می کنیم. اینجا کار را روی نظم تحولات بر محور زمان متمرکز می شود. و سعی می شود به نظم تحولات در زندگی افراد پی برده شود.

تقویم های نجومی کاربرد روزمره دارند و آنها را می توان برای خود و دیگران تغییر کرد. و از این طریق بیشتر از نظم زیبایی عالم که نیز در زندگی هر انسان وجود دارد آگاه شد.

و هدف نهایی این است که از این طریق در درک عمیق تر جهان بینی اصل موازات کمکی شده و به معنویت افزوده شود.

 

ارتباط احکام شریعت اسلامی با مسائل نجومی

میان بعضی از احکام عبادتی شریعت اسلامی با برخی از نمونه های آسمانی ارتباطی واضح و آشکار وجود دارد. اوقات نمازهای پنجگانه روزانه، از یک شهر به شهر دیگر و از یک روز به روز دیگر، تفاوت پیدا می کند و محاسبه آن مستلزم شناختن عرض جغرافیایی مکان و حرکت خورشید در دایره بروج و شفق و فلق است و از شرایط نمازگزاردن روبه قبله ایستادن است.

دانستن جهت قبله خود مبتنی بر حل مسئله ای از مسائل علم نجوم است. و این که نماز خسوف و کسوف واجب است، مستلزم آن است که پیش از وقت آمادگی برای شناختن زمان این دو حادثه آسمانی را داشته باشند. که جزء از راه شناختن حرکات خورشید و ماه و استفاده از زیج های صحیح مسیر نمی شود.

روزه گرفتن و روز گشودن در ماه رمضان مسلمانان را به محاسبات فلکی برمی انگیزد. ابتدا و انتهای روزه با رویت هلال است. نه از روی گاهشماری عرفی و ...

خلاصه آن که ارتباط بعضی از احکام شریعت اسلامی با مسائل نجومی، سبب زیاد شدن توجه مسلمانان به شناسایی امور آسمان و ستارگان شد و علمای دینی را بر آن داشت که سودمندی این علم را مورد ستایش قرار دهند.

 

ابتکارات مسلمین در علم هیئت

نجوم جایگاه به خصوصی در علم دارد و اگر به تاریخ علم بنگریم می بینیم که این مقوله را می توان به دو دوره ی قبل از اسلام و دوره ی تمدن اسلامی دسته بندی کرد.

نخستین موضوعی که تمدن اسلام در علم نجوم پدید آورد آن بود که مسلمانان موهومات مربوط به تنجیم را رد کردند و بی اساس بودن آن را اعلام داشتند معذلک آن را باطل نساختند و در هر حال ستاره شناسان مسلمان پایه معلومات هیئت را مانند شیمی براساس تجربه و مشاهده یعنی حقایقی مسلم استوار ساختند.

علمای اسلام به هیئت بسیار علاقه مند بودند، رصدی ساختند،زیج تنظیم می کردند، مراقب حرکات سیارات بودند، مقیاس می گرفتند، برای تحصیل علم هیئت به کشورهای دیگر می رفتند. کتاب های پیشینیان را با دقت زیر و رو می کردند، نقیصه ها را برطرف می ساختند، عقاید مختلف را جمع می کرند تعدیل می نمودند.

پس از آن که مسلمانان رصدخانه های عالی تأسیس کردند و زیج های منظم تربیت دارند نام بلند هیئت شناسان اسلام به جهان پراکنده و گشت و از دور و نزدیک به علمای اسلام مراجعه شد.

چنانچه مردم اسپانی اعتراف دارند که پاندول (رقاصه) تعیین وقت را عرب ها به آنان آموختند. و مسلم است که همین پاندول اساس بسیاری از اختراعات مربوط به علم نجوم می باشد.

 

اهمیت علم نجوم و تنجیم در کلام وحی

در کلام وحی براهمیت علم نجوم و تنجیم تاکید گردیده است و گذشته از وسیله بودن آن برای تدبر در آیات، نشانه الهی و معرفت بیشتر به اوست. بر فواید آن در گسترده های جغرافیا و جهت شناسی و تشخیص اوقات و گاه شناسی و تقویم و معرفت مناسبات و نامناسبات احوال و اشخاص در مکان و زمان، اشاره شده است.

از مواردی که قرآن به کواکب و بروج و منازل و نیز علم گاهشماری و تقویم نجومی و تشخیص وقایع از مواقع نجوم سخن فرموده این آیات شریفه است:

« و لقد جعلنا فی السماء بروجاً و زیناها الناظرین.» (سوره حجر، آیه 16)

 

راهیابی در امور و مسیر:

« و علامات و بالنجم هم یهتدون» (نحل، آیه 16)

خداوند درباره حضرت ابراهیم خلیل الرحمان (ع) فرموده است:

« و کذالک نری ابراهیم ملکوت السماوات و الارض و لیکون من الموقنین» (انعام، آیه 75)

( و ما این گونه ملکوت آسمان ها و زمین را به ابراهیم می نمایانیم تا از صاحبان یقین باشد.)

و خداوند در جای دیگر قرآن درباره حضرت ابراهیم (ع) می فرماید:

« فنظر نظره فی النجوم فقال انی سقیم » (صافات، آیه 88-89)

( در او نگاهی به نجوم کرد و گفت بیمار می شوم.)

 

امام کاظم فرمودند: «اگر او عالم به علم نجوم نبود در آن تأمل و تدبر نمی کرد و نمی گفت که من بیمار می شوم.»

دانش نجوم علم انبیاء و اوصیا و وارثان انبیاست. چنانکه حضرت علی (ع) فرمودند:

« زنهار که نجوم را تکذیب کنید، همانا این علم از علوم مقام نبوت است.»

 

روایات در خدمت تنجیم و حکم تنجیم

آنچه در روایات شیعه و اهل سنت اسلامی اسلام به شدت نهی شده است تنجیم است نه نجوم. در روایات فراوانی آمده که سخن افرادی را که از طریق طالع بینی و تعیین مسیر ستاره ها درباره حوادث و پیش آمدهای آینده خبر دهند و از نحوست و یا سعادت کارها و اعمال از این طریق پیش گویی می کنند، نباید مورد تایید قرار گیرد، چون سخن آنها حقیقت ندارد.

از جمله در نهج البلاغه آمده کسی به حضرت عرض کرد: در این هنگام روانه سفر و جنگ با خوارج مشو، که می ترسم به پیروزی دست نیابی و این مطلب را من از طریق علم نجوم و طالع بینی به دست آورده ام. امیرالمومنان (ع) پیشگویی منجم را رد نمود و فرمودند: « ایها الناس! بپرهیزید از علم نجوم مگر آنچه هدایت بیابید به سبب آن در راه یا دریا، به درستی که نجوم منجر می شود به کهانت و منجم مانند کاهنست و کاهن مانند ساحر است و ساحر مانند کافر است و کافر در آتش جهنم است. بعد از آن فرمودند که حرکت کنید براسم خدا.»

شیخ صدوق - ره – می فرماید: « منجم ملعون کسی است که معتقد است فلک قدیم است و برای او خالقی نیست.» (بحارالانوار، جلد 55، ص 226)

در روایت دیگر آمده است که شخصی عادت خود را به اعتنای احکام نجومی بیان کرده و از امام صادق چاره جویی کرد. که حضرت فرمودند: « بسوزان کتاب های خود را.»

از این گونه روایات که تعدادشان فراوان است به خوبی به دست می آید گذشته از آن که طالع بینی حرام است. هیچ گونه حقیقتی ندارد. و حکم به حرمت تنجیم و طالع بینی بدین معنا که اعتقاد و حکم به ارتباط نفع و ضرر، خیر و شر و دیگر مسائل مربوط به سرنوشت زندگی انسانها به وضع و موقعیت و حرکات ستارگان، در اسلام قطعاً ممنوع بوده و منابع ومآخذی که به این ممنوعیت دلالت دارند از نظر کمیت و کیفیت بیش از آن است که اندک تردیدی در آنها وجود داشته باشد. بنابراین سخن طالع بین ها هرگز حقیقت ندارد.

البته پیشگویی رخدادهای آینده اگر نشأت گرفته از این اعتقاد باشد که خداوند متعال برای پیدایی هر پدیده ای سببی قرار داده که امور عالم را به وسیله آن اسباب تدبیر نموده و به جریان می اندازد و حرکات فلکی و عوارض سیارات را برای رخداد حوادثی از جمله این اسباب قرار داده، اشکال ندارد و جایز است. خبر قطعی دادن از حوادثی که از حرکات فلکی و عوارض سیارات استخراج می گردد حرام است.

اِخبار از رخدادهایی همچون خورشید و ماه گرفتگی، هلال، اتصال و افتراق سیارات که مبتنی بر اصول و قواعد علمی محکم است از تنجیم حرام به شمار نمی رود.

 

عقیده علامه مجلسی درباره احکام منجمان

علامه مجلسی در بحارالانوار بحث را چنین آغاز کرده است که منجمان چند قسم اظهار نظر دارند:

الف: استخراج حرکات کواکب و افلاک و ضبط آنها بر وجهی که از آنها معلوم شود. اوایل ماه ها و خسوف و کسوف. در این مسائل ایرادی وجود ندارد. « و این حساب مباح باشد.» هر چند استجاب آن ثابت نیست. دلیلش آن که در روایات ترغیبی به آن نشده است.

ب: « استخراج اتصالات کواکب و اوضاع آنها مانند تسدیس و تربیع و مقارنه و مقابله؛ و ظاهر است که تحقیق این اوضاع و استخراج این اتصالات ثمره ندارد بغیر از متربت ساختن احکام نجومی بر آنها». اما منجمانی که این احکام نجومی را بر آن استخراجات مترتب می کنند خود چند دسته اند:

1-     گروهی که می گویند این اوضاع مؤثرند در این احکام بالاستقلال، به این معنا که کواکب شرط اتصالات و اوضاع محضوصه مدبریند و موجد کاینات عالم کون و فسادند و این مذهب کفر است و منجمی که به این مذهب قائل باشد کافر است و علم نجومی که مبتنی بر این مذهب باشد کفر است و این مذهب زنادقه و طبیعین بوده است.»

2-     گروهی از اهل اسلام که می گویند که این اوضاع معداتند یا تأثیر حق تعالی در این عالم و این قول کفر نیست، بلکه حرمتش هم ثابت نیست.

3-     طایفه ای از منجمان اهل اسلام می گویند که این اتصالات و اوضاع امارات و علاماتی چندند که خداوند حکیم علیم بر وقوع حوادث قرار داده این قول از حق و صواب بعید نیست و بسیاری از احادیث بر این قول دلالت می کند.»

با این حال یک پرسش مانده است آن این که « آیا جایز است که با این اعتقاد تقاویم نویسند و اخبار کند به احکامی که از این علامات می فهمد یا جایز نیست».

به نظر علامه، روایات جواز و عدم جواز در این باب هست هر چند اکثر روایات جواز به حسب اسناد ضعیف است. وی سپس سه راه برای جمع میان روایات مخالف و موافق بیان کرده است، اول آن که روایات جواز از روی تقیه باشد چون عباسیان به علم نجوم بها می داده اند.

دوم آن که روایات نهی، ناظر بر «اعتقاد به تأثیر نجوم» باشد چیزی که قبل از این، آن را کفر خواند.

سوم آن که روایات نهی، محمول بر کراهت شدیده باشد.

مرحوم مجلسی در مرآت العقول ضمن بحث مبسوطی درباره طالع بینی می گوید: در مسئله تنجیم و طالع بینی و این که درجه طالع در فلان برج باشد نحس است و یا اگر مشتری در فلان شرایط باشد سعد است، همه ی این ها خطا و اشتباه است و حرف هایی است که بر اساس تخمین گفته می شود و بر هیچ قاعده درستی استوار نیست.

 

نتیجه گیری

انسان در علم تنجیم با اطلاع مناسب، شرایط خودش و امکانات وضعف ها و زمینه های ابتلای خود را می شناسد و برایش برنامه ریزی می کند، علم تنجیم صحیح می تواند فرصت های مناسب و مشکل ساز را به شخص بنماید، البته بدیهی است شخصی که نتایج علمی را در تشخیص شرایط خود و محیط خود به طور مناسب در نظر نگیرد، کمتر از امکانات مناسب استفاده کرده و بیشتر در معرض آفت های مربوطه قرار می گیرد.

با این حال دانش تنجیم بر فرض صحت و اعتبار منبع آن، تنها بخشی از امکانات و موقعیت ها را می تواند به ما بنمایاند، چون که تشخیص این علم موجود نزد بشر نسبی است. و همه مسلمین اتفاق بر تکذیب منجمین دارند و شهادت بر کذب گفته های آنها می دهند و حکم به بطلان حرف آنان می کنند و از مسلمات دین پیامبر (ص) تکذیب آنان است و روایات فراوان در رد آنها رسیده و علمای بزرگ گفته های آنان را مبتنی بر تخمین دانسته اند. افزون بر همه اینها زمام همه امور بدست خداوند قادر متعال است.

لذا شرع مقدس ضمن هدایت شخص به حسن تدبیر براساس دانایی و عقل و مشورت با اهل خبره در هر کار، و توصیه به مراعات برخی احکام فلکی آسان مانند قمر در عقرب و روزهای محذورات و سفارش برخی از روزهای خاص و همچنین موضوع توسل  و نیایش و توکل و تفویض امور به حق تعالی و تسلیم و راضی بودن بودن به نتایج امور را تعلیم، بلکه تاکید نموده است.

 

 

منابع و مأخذ:

 

1.        مجلسی - محمد باقر. بحارالانوار. جلد 55. قم. چاپ 14، 1379

2.        مطهری - مرتضی. سیری در سیره ی نبوی. صدرا . چاپ 54 . تهران ،1390

 



 


[ شنبه 92/9/23 ] [ 9:3 عصر ] [ محمد وحید صافی اصفهانی ]

[ نظر ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه