سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بینش مطهر

نام وبلاگ موصابارانی است: موصا یعنی محمد وحیدصافی اصفهانی وبارانی رازی است بین او وخدای او !! واین وبلاگ تلاشی است جهت انتشار آخرین محتوای طرح بینش مطهر.

آیا تفاوت ها در نظام خلقت بی عدالتی است؟!

آیا تفاوت ها در نظام خلقت بی عدالتی است؟!

 

یادداشت زیر توسط گروهی از معرفت پژوهان مجمع بینش مطهر استان اصفهان(خانم ها : شایسته فرد،سلیمانی صدر،فاطمه دهقانی) به عنوان درسنامه ای برای بحث عدل الهی استاد شهید مطهری (ره) تنظیم گردیده است .

انشاالله که مورد استفاده عزیزان معرفت پژوه طرح بینش مطهر واقع شود. 

   چکیده:                         

  در این مقاله بر آنیم که به بررسی عدل الهی بپردازیم با وجود تفاوتهایی که در جهان خلقت می بینیم.  جهان بر اساس اسباب و علل اداره می شود وخداوند هر چیزی را از قاعده ی خود پیش می برد. برخی تفاوتهای جسمی و روحی مردم معلول اختلافات طبقاتی، ظلم اجتماعی یا سهل انگاری های فردی است که ربطی به نظام خلقت ندارد.اینگونه اختلافات، ساختگی و بی دلیل است. بنابراین زشت یا زیبا بودن برخی انسانها و فرقهای دیگری که بین آنان است، معلول عوامل مختلفی مثل عامل وراثت تغذیه ی دوران بارداری، محیط، آب وهوا تغذیه،  مسکن و...

ضمنا در منظر الهی، فرقی بین زشت رویان و زیبارویان وجود ندارد و تنها معیار برتری شان تقوای الهی می باشد البته چون زیبایی در برابر زشتی، نعمتی محسوب می گردد، ازاین رو تکلیف صاحبان سیمای خوش بیشتر از دیگران است. آنان باید حق آن نعمت را ادا نموده و در حفظ پاکدامنی شان مراقبت بیشتری نمایند.

کلید واژه:

عدل، تفاوت، تبعیض، استعداد، فیض باری تعالی، خیر مطلق.

مقدمه:

در آیه ی 32 سوره ی نساء می خوانیم «و لا تتمنوا ما فضل الله بعضکم علی بعض...»برتری هایی که خداوند نسبت به بعضی از شما بر بعضی دیگر قرار داده آرزو نکنید...

بحث عدل الهی از مباحث مهم اسلامی و اصول مذهب تشیع می باشد. به علت شبهاتی که در زمینه ی تفاوت ها و تبعیض هایی که در نظام خلقت می بینیم و تضاد آن با عدل الهی بر خود لازم دانستیم پاسخ کوتاه و اجمالی به شبهات دهیم .پس در این مقاله سوال این است : آیا تفاوت ها در نظام خلقت بی عدالتی است؟

این بحث در منابع بسیاری از جمله کتب  اصول عقاید آیت الله مصباح، آیت الله دستغیب،مطهری و همچنین در کتب تفسیری مثل تفسیر نمونه به آن پرداخته شده است.

 

منظور از عدل:

حضرت علی (علیه السلام) فرموده اند: العدل یضع الأمور موضعها

تبعیض این است که در شرایط مساوی بین اشیاء فرق گذاشته شود ولی تفاوت عکس تبعیض می باشد. به عبارتی فرق تبعیض و تفاوت آن است که در فرض تبعیض چند موجود قرار دارد که همگی شایستگی و حق یکسان دارند؛ به یکی داده می شود و به دیگری داده نمی شود یا کمتر داده می شود. اما در صورت تفاوت در آفرینش اصلا حقی مطرح نیست تا بحث تبعیض به میان آید. اما باید استعداد های افراد شناسایی شود. چون مواهب الهی و استعدادهای جسمی و روحی انسان ها ان چنان تقسیم شده که هرکسی قسمتی از آن را  دارد و مهم این است جامعه یا خود اشخاص استعداد ها را کشف کنند. چرا که فیض الهی برای همه‌ی موجودات یکسان است اما این موجودات هستند که بر اساس ظرفیت و توانایی خود از فیض بهره می گیرند. و الا اراده خداوند به خیر مطلق و خیر بالاصالت است و به طبع آن شرور و تفاوت ها می آید. چون دنیا عالم ماده و دار تزاحمات است بنابر این، این ما هستیم که تفاوت ها را بدون خیر می بینیم.چرا عده‌ای باهوش و عده‌ای کم خردند؟ چرا بعضی ها ثروتمند و بعضی ها فقیرند؟ چرا برخی زشت و برخی زیبا هستند؟ آیا این تفاوت‌ها نوعی تبعیض و بی عدالتی در حق پاره‌ای از مخلوقات نیست؟

 پاسخ:

1-آنچه در پاسخ به این پرسش و سؤالات مشابه آن است در ابتدا باید توجه داشت که تمام مواردی که در آفرینش انسان ها و موجودات دیگر به عنوان نابرابری لحاظ می شود، تفاوت‏هایى است که در جهان وجود دارد، نه تبعیض‏ها.

فرق تفاوت و تبعیض آن است که در فرض تبعیض، چند موجود قرار دارند که همه شایستگى و حق یکسان دارندو به یکى داده مى‏شود و به دیگرى داده نمى‏شود یا کمتر داده مى‏شود، اما در صورت تفاوت در آفرینش اصلاً حقى مطرح نیست تا بحث تبعیض به میان آید. در مورد آفرینش انسان، از ابتدا انسانى نبوده تا حقى مطرح باشد. پس این تصور که از طرف خداوند حق انسان ها ادا نمی شود تصور صحیحی نیست.

از طرف دیگر دلیلی وجود ندارد که خداوند بین آفریده ها تبعیض قائل شود یا ظلمی بر کسی روا دارد. چون تبعیض و ظلم یا ناشی از جهل است یا کمبود و نیاز و یا ... در حالی که همه آفریده گان نسبت مساوی با خداوند داشته و همه آفریده او هستند و او از هر عیب و نقصی مبرا است. اگر هم نابرابری ها در جامعه انسانی و مربوط به خود انسان ها باشد این بحث مستقل و جداگانه ای است.

اما این که راز تفاوت های انسان ها برای چیست باید گفت: اشیا از نظر خوبى و بدى اگر تنها و منفرد و مستقل از اشیاى دیگر در نظر گرفته شوند، یک حکم دارند و اگر جزء یک نظام و به عنوان عضوى از اندام در نظر گرفته شوند، حکم دیگرى پیدا مى‏کنند، مثلاً اگر از ما بپرسند که خط راست بهتر است یا خط کج، ممکن است بگوییم خط راست بهتر از خط کج است، ولى اگر خط مورد سؤال جزئى از یک مجموعه شد، در یک مجموعه به طور مطلق، نه خط مستقیم پسندیده است و نه خط منحنى. وقتى که جهان را جمعاً مورد نظر قرار مى‏دهیم، ناچاریم بپذیریم که در نظام کل و در توازن عمومى، وجود پستى‏ها و بلندى‏ها، فراز و نشیب‏ها، تاریکى و روشنایى‏ها، همه لازم است .

جهان چون خط و خال و چشم و ابروست                        که هر چیزی به جاى خویش نیکو است‏

 اگر اختلاف و تفاوت وجود نداشته باشد، دیگر مجموعه و نظام مفهومى ندارد. شکوه و زیبایى جهان در تنوع و اختلاف‏هاى رنگارنگ آن است. قرآن کریم وجود اختلاف‏ها را از آیات و نشانه‏هاى قدرت الهى مى‏شمرد. زشتى‏ها، نه تنها از این نظر ضرورى مى‏باشند که جزئى از مجموعه جهانند و نظام کل به وجود آن‏ها بستگى دارد، بلکه از نظر نمایان ساختن و جلوه دادن به زیبایى‏ها نیز وجود آن‏ها لازم است.اگر در جهان زشتى نبود، زیبایى هم نبود. اگر همه مردم زیبا بودند، هیچ کس زیبا نبود، همان طورى که اگر همه مردم زشت بودند، هیچ کس زشت نبود. فیض پروردگار هیچ موجود مستعدى را محروم نمى‏سازد و براى همه یکسان است، ولى استعداد و ظرفیت موجودات یکسان نیست. استعدادها مختلف است. هر ظرفى به قدرى که گنجایش دارد، از رحمت خدا لبریز مى‏گردد. پس هر موجودى، حق خود را که امکان داشته دریافت دارد، دریافت کرده است.(استفاده از مقالات اینترنتی)

2-ممکن است این سؤال پیش آید: چرا زشت زیبا نشد و بالعکس؟ در پاسخ استاد مطهرى مى‏گوید: «خداوند متعال به هر موجودى همان وجود و همان اندازه از کمال و زیبایى را مى‏دهد که مى‏تواند بپذیرد. نقصانات از ناحیه ذات خود آن‏ها است، نه از ناحیه فیض بارى تعالى، نظیر خواص اشکال هندسى که ذاتى موجودات است، مثلاً خاصیت مثلث این است که مجموعه زاویه هایش برابر با دو قائمه است و خاصیت مربع این است که مجموع زوایایش برابر با چهار قائمه است. معنایش این نیست که به آن، خاصیت دو قائمه و به این خاصیت چهار قائمه داشتن را اعطا کرده‏اند تا گفته شود چرا به مثلث ستم کرده‏اند. تفاوت موجودات جهان همین طور است. بوعلى سینا گفته است: خدا زردآلو را زردآلو نکرده بلکه زردآلو را ایجاد کرده است. زردآلو از باب مثال است، منظور همه موجودات است، خدا اشیا را آفریده از آن‏ها ذاتاً اختلاف دارند. قرآن مجید این مطلب را با یک تمثیل بیان کرده و فرموده است:

«خدا از آسمان آبى فرود آورد و هر رودخانه‏اى به قدر ظرفیت خودش سیلان یافت»رعد/17  .یعنى رحمت فیض پروردگار هیچ موجود مستعدى را محروم نمى‏سازد و براى همه یکسان است، ولى استعداد و ظرفیت موجودات یکسان نیست. استعدادها مختلف است. هر ظرفى به قدرى که گنجایش دارد، از رحمت خدا لبریز مى‏گردد. پس هر موجودى، حق خود را که امکان داشته دریافت دارد، دریافت کرده است.

نباید تصور کرد که خداوند یکى را که ممکن بود زیبا باشد، زشت قرار داد و دیگرى را که ممکن بود زشت باشد، زیبا قرار داد و با قید قرعه و یا یک اراده تبعیض‏آمیز هر یک از آن‏ها را انتخاب کرد، بلکه هر جزء از اجزاى جهان تنها به همین جور که هست، امکان وجود داشته و خدا همان آفرینش را به آن داده است. اگر بخواهیم از دیدگاه علمى سخن گوییم، این گونه نمى‏توان گفت که هر ماده با توجه به ویژگى و شرایط خود از وجود و کمالات وجود برخوردار مى‏شود. تفاوت هایى که در جهان مادى و طبیعى وجود دارد، براساس تفاوت در عناصر مادى است، مثلاً کسى که از نظر زیبایى یا زشتى، شکل و وضعى خاص دارد، بر اثر تفاوت ژنتیکى و عوامل محیطى و مادى وراثت و... است که هزاران مورد شناخته شده و یا ناشناخته در طبیعت در آن‏ها دخالت دارد و یا حتى امور غیر مادى مانند نحوه آمیزش یا مواد و غذاهایى که پدر و مادر قبل از آمیزش، یا مادر بعد از آن در دوران جنینى تغذیه مى‏کنند یا مانند تأثیر الکل و مواد اعتیادزا در شکل و حالت و وضع و سلامت و بهره هوشى و استعداد کودک که امروزه بدون تردید شناخته شده است. درروایات اهل بیت(ع) نیز به این امور توجه جدی شده است .درروایتی از پیامبر(ص) نقل شده است که فرمود : به همسران باردار خود «کندر»بدهید زیرا کندر در افزایش خرد بچه موثر است .(بحارالانوار،ج21،ص504)  و در روایتی دیگر: فردی که میوه«به»بخورد فرزندش زیبا خواهد بود .(همان، ص170)

طبق این سخن فیض الهى از ناحیه خدا تمام است و او در حق هیچ موجودى تبعیض روا نمى‏دارد، بلکه موجودات هستند که به فراخور شأن و جایگاه و مرتبه خود و و قابلیت و استعداد و عوامل دیگر فیض الهی را می پذیرند و به اندازه استحقاق، در مرتبه‏اى از عالم هستى قرار می گیرند. در جهان خلقت آنچه که وجود دارد تبعیض نیست، بلکه تفاوت است، همان طور که ظرف یک لیترى نسبت به ظرف پنج لیترى مقدار کمترى آب در خود جاى مى‏دهد. آرى هر موجودى در نظام هستى به میزان ظرفیت خود دریافت فیض مى‏کند.

در این نگاه هر چه بیشتر از نعمت‏هاى دنیا و کمالات هستى داده شده باشد، به همان اندازه داراى مسئولیت بیشتر باید باشد و در مقابل هر یک از نعمت‏هاى الهى از او سؤال شود که آیا حق آن را به جا آورده است؟ اما آن که کمتر به او داده شده، سبک‏بارتر است. از طرف دیگر با توجه به روایات به دست مى‏آید که خداوند بعضى از کاستى‏هاى دنیا را در عالم دیگر جبران مى‏نماید و به هیچ بنده‏اى ظلم روا نمى‏شود.(استاد مطهرى، مجموعه آثار، ج 1، ص 167،  با تلخیص)

     همچنین قسمتی از تفاوت های جسمی و روحی مردم با یکدیگر معلول اختلافات طبقاتی و مظالم اجتماعی و یا سهل انگاری های فردی است که هیچ ارتباطی به دستگاه آفرینش ندارد،مثلا بسیاری از فرزندان ثروتمندان از فرزندان مردم فقیر، هم از نظر جسمی قوی تر وزیباتر وهم از نظر استعداد پیشرفته ترند،به دلیل اینکه آنها از تغذیه و بهداشت کافی بهره مندند در حالیکه اینها در محرومیت قرار دارند ویا افرادی هستند که بر اثر تنبلی و سهل انگاری نیروهای جسمی وروحی خود را از دست می دهند .این گونه اختلافها راباید «اختلافهای ساختگی و بی دلیل »دانست که با از بین رفتن نظام طبقاتی و گسترش عدالت اجتماعی از میان خواهد رفت وهیچ گاه اسلام و قرآن بر این گونه تفاوتها صحه نگذاشته است.(یکصدو هشتاد پرسش وپاسخ برگرفته از تفسیر نمونه/189)

3-برخی از تفاوتها، طبیعی ولازمه ی آفرینش انسان است .یعنی یک جامعه اگر هم از عدالت اجتماعی کامل برخوردار باشد تمام افرادش همانند مصنوعات یک کارخانه، یک شکل ویک جور نخواهند بود وطبعا با هم تفاوتهایی خواهند داشت، ولی باید دانست که معمولا مواهب الهی واستعدادهای جسمی و روحی انسانها انچنان تقسیم شده که هر کس قسمتی از آن را دارد،یعنی کمتر کسی پیدا می  ‌شود که این مواهب را یک جا داشته باشد، یکی از نیروی بدنی کافی برخوردار است ودیگری استعداد ریاضی خوبی دارد،یکی ذوق شعر، دیگری عشق به تجارت، ...مهم این است که جامعه یا خود اشخاص استعدادها را کشف کنند،وآنها را در محیط سالمی پرورش دهند،تا هر انسانی بتواند نقطه ی قوت خویش را آشکارسازد و از آن بهره برداری کند.

4 -برای به وجود آمدن یک جامعه ی کامل، نیاز به استعدادها وذوق های متفاوتی است.مانند یک پیکر انسان نیاز به بافت ها وعضلات و سلولهای گوناگون دارد، یعنی همانطور که اگر تمام سلولهای یک بدن ظریف، همانند چشم و مغز ساخته شده باشد دوام ندارد و یا اگر تمام سلولهای آن خشن وغیر قابل انعطاف هماند سلولهای استخوانی باشند کارایی کافی برای وظایف نخواهند داشت بلکه باید از سلولهای گوناگونی که یکی وظیفه ی تفکر ودیگری مشاهده ودیگری شنیدن ودیگری سخن گفتن را عهده دار شوند تشکیل شده باشد. و به عبارت دیگر تفاوت ساختمان روحی وجسمی در آن قسمتهایی که طبیعی است(نه ظالمانه و تحمیلی )مقتضای «حکمت » پروردگار است وعدالت هیچگاه نمی تواند از حکومت جدا باشد،مثلا اگر تمام سلولهای بدن انسان یکنواخت آفریده می شد، دور از حکمت بود و عدالت به معنی قرار دادن هر چیز در محل مناسب خود نیز در آن وجود نداشت، همچنین اگر یک روز تمام مردم جامعه مثل هم فکر کنند  و استعداد همانندی داشته باشند در همان یک روز وضع جامعه به کلی درهم می ریزد.(تفسیر نمونه .ج3/365 )

5-اختلافات آفریدگان در بهره های وجودی، لازمه ی نظام آفرینش وتابع قوانین علی و معلولی حاکم بر آنست، وفرض یکسان بودن همه ی آنها پندار خامی است واگر اندکی دقت کنیم خواهیم دانست که چنین فرضی مساوی با ترک آفرینش است .زیرا اگر مثلا همه ی انسانها مرد یا زن بودند توالد وتناسلی انجام نمی گرفت ونسل انسان، منقرض می گردید.

       پدید آمدن این یا آن نوع از پدیده ها  با این یا آن شکل و ویژگی، تابع اسباب و شرایطی است که در جریان حرکت وتحول ماده، فراهم می شود و هیچ کس را از قبل از آفرینش، حقی بر خدا نیست که او را چنین یا چنان بیافریند یا در این یا آن مکان، و در این یا آن زمان قرار دهد تا جایی برای ظلم و عدل داشته باشد.(آموزش عقاید .استاد محمد تقی مصباح یزدی .ج.1-2  /197 )

6-خداوند بر اساس ظرفیتها نعمت عطا می کند.چه بسا فردی ظرفیت این زیبایی یا این مال را نداشته باشد و با عث طغیان و سرکشی و بی ایمانی او شود.

چنان چه قرآن می ‌فرماید: «ان الانسان لیطغی ان راه استغنی:انسان  مسلما طغیان می کند به خاطر اینکه خود را بی نیاز می بیند.»علق/6-7 

7-جهان نظام احسن می باشد،یعنی نظام خلقت به بهترین وجه آفریده شده.درتوحید خالقیت، شر دو نوع است:الف:امر عدمی که جهل است. مثلا اگر ماژیک بگوید من می خواهم دو میلی متر باشم می گوییم مقتضای تو این است که پانزده میلی متر باشی تا بتوان از تو استفاده کرد.ب:امر مقایسه ای و نسبی، یعنی شر در مقایسه با شیء دیگر، مثلا زهر عقرب برای ما بد و ناگوار است اما برای خود عقرب مفید است و یا مثلا سیل یک امر نسبی است، چون باریدن باران به خودی خود خوب است و باعث نعمت می شود ولی به نسبت ما که محصولاتمان خراب می شود بد است،پس تماما شر نیست چون اگر سیل بند داشته باشیم هیچ شری نیست.یا زلزله هایی که در ژاپن اتفاق می افتد زیاد شر ایجاد نمی کند چون ساختمان ها ضد زلزله ساخته می شود ولی همان زلزله حتی با درصد کمتر برای ما شر محسوب می شود .

اما توضیح اینکه دنیا دار تزاحمات است و مادیات بر روی یکدیگر اثر می گذارند.در مورد نظام احسن، خداوند به احسن وجه خیر را به موجودات می دهد و شکی در این نیست ونظام خدا بدین گونه است که به مجموع نگاه می کند و توجه به نظام دارد و کاری به مورد خاص ندارد ونظام یکپارچه را می بیند.

شر گاهی لازمه ی خیرهای برتر است،گاهی لازمه ی تعالی روح و رشد آن .شر مبدا خیرات است و گاهی شر مکافات عمل خودمان است. پس به غیر از امور طبیعی و امتحان الهی و گاهی گناهان باعث و جود شر برایمان می شود.

8- در پایان مى‏تواند مکمل این پاسخ باشد و هرگونه اشکالى را برطرف کند، آن است که: نباید نگاهمان را فقط معطوف به دنیا و زندگى دنیا نماییم و همچنان این اشکال براى ما وجود داشته باشد که تفاوت‏ها ربط به انسان ندارد. درست است که تفاوت‏هاى ایجاد شده به سبب وراثت و محیط و... انسان نقشى در آن‏ها ندارد، اما زندگى انسان که منحصر به این عالم نیست، بلکه این عالم تنها بخش کوچکى از حیات است و در مقابل حیات جاودانه و حقیقى بسیار ناچیز است.اگر انسان دنیا را به تنهایی ببیند شاید تفاوتها غیر عادلانه به نظر آید. ولی اگر دنیا و آخرت را درکنار هم قرار دهیم خداوند بعضی محرومیتها را قرار داده و در آخرت برای فرد جبران می نماید.

پس تفاوتها در نظام خلقت بی عدالتی نیست بلکه چون جهان، دار تزاحم است و خداوند حکیم است هر چیزی را بر اساس اسباب و علل خود اداره می کند، پس برخی ازتفاوت ها ناشی از تفاوت شرایط و امکانات مثل محیط، وراثت و تغذیه       می باشد.(استفاده از سخنان اساتید)

 

                                                                                                          منابع:

1-قرآن کریم

2-آموزش عقاید ، مصباح یزدی ،محمد تقی ، چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی

3-تفسیر نمونه ،مکارم شیرازی ، دارالکتب الاسلامیه

4-یکصدوهشتاد پرسش و پاسخ –برگرفته از تفسیر نمونه –جمعی از فضلاء حوزه علمیه ی قم ،دارالکتب الاسلامیه

 

http://partoeeslam.mihanblog.com/post/923


[ چهارشنبه 92/9/20 ] [ 11:29 عصر ] [ محمد وحید صافی اصفهانی ]

[ نظر ]

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه